عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
نظر شما در خصوص طراحی سایت جدید ایران ورزشی چیست؟
- عالی
- خوب
- متوسط
- ضعیف
شماره : 6669 /
۱۳۹۹ چهارشنبه ۱۷ دي
روایت ماجرای یک عکس منتشر نشده پس از 56 سال
چه کسی پرچم را از تختی گرفت؟
یادبود
محسن آجرلو @mosenajorloo
گل سرسبد کاروان ایران بود. کشتیگیری نامدار و محبوب با سه مدال طلا و نقره المپیک که آمده بود تا چهارمین حضور خود را تجربه کند. درست مانند المپیک قبلی قرار بود پرچمدار کاروان ایران باشد و بنا بر کسوت و احترام، پرچم را به جعفر سلماسی پیشکش کرده بود.
این بار اما همه چیز قطعی شده بود و او هم آمده بود اول صف ورزشکاران ایران و پرچم سه رنگ ایران را هم در دست گرفته بود. این تصویر سیاه و سفید هم تنها سند قطعی و بجا مانده بر همین ادعا است که قرار بوده غلامرضا تختی پرچمدار کاروان ایران در المپیک 1964 توکیو باشد. اتفاقی که در نهایت نیفتاد و نصرتالله شاهمیری پرچم را به دست گرفت که از نزدیکان دربار و قوم و خویش فره پهلوی بود!
حرف و حدیثهای زیادی درباره آن ماجرا و تغییر پرچمدار ایران وجود دارد. تختی در سه دوره قبلی حضور خود در المپیک به دلایل مختلف پرچمدار نشده بود و قرار بود در آخرین دوره حضورش، به نمایندگی از ورزشکاران و البته تمام مردم ایران، پیشاپیش کاروان ایران قدم بردارد و پرچم ایران را به اهتزار درآورد. اتفاقی که گفته میشود با مداخله سیاسیون و برخی افراد نزدیک به دربار، در آخرین دقایق جلوی افتادنش گرفته شد تا تختی با آن همه افتخار و محبوبیت، هیچگاه پرچمداری را تجربه نکند.
پرداختن به این اتفاق، بهانهای شد برای یک بار دیگر نوشتن از تختی، آن هم در پنجاه و سومین سالگرد کوچ ابدی او. روز عجیبی که آن اتفاق تلخ و رازآلود افتاد و یکی از برجستهترین چهرههای تاریخ ورزش و حتی فرهنگ ایران از میان ما رفت.
گفتوگوی اختصاصی با عبدالله موحد، محمدابراهیم سیفپور، محمد ذهتاب،
علی اکبر حیدری و محمد نصیری را در پرونده ویژه صفحه 4 بخوانید
وریا قبل ازدربی به 100 بازی رسید
کاپیتان در دربی 94 هم گل میزند؟
وریا قبل از دربی به 100 بازی در استقلال رسید
در بازی با آلومینیوم اراک مشخص بود که برخی بازیکنان کلیدی تلاش میکردند کمتر در درگیریها حضور داشته باشند تا خدای ناکرده مصدوم نشوند و به دربی برسند.
یکی از این بازیکنان وریا غفوری بود که از سر اتفاق در آستانه این بازی مهم به مرز 100 بازی در استقلال هم رسید. طبق آماری که از تعداد بازیهای وریا غفوری در استقلال منتشر شده او توانست بعد از پشت سر گذاشتن بازی با آلومینیوم اراک در نهایت به باشگاه 100تاییهای استقلال برسد و نام خود را در میان بازیکنانی که موفق شدند 100 بار پیراهن استقلال را به تن کنند قرار دهد.
حالا به نظر میرسد وریا با انگیزه و اشتیاق بیشتری در دربی 94 حاضر شود. اولاً که او سابقه گلزنی در دربی را هم دارد و مضاف بر آن در پست جدید هافبک راست به خوبی توانسته نقش خود را در استقلال بازی کند. وریا که اکنون با بیشترین گل زده آقای گل تیمش هم محسوب میشود اگر بتواند در شهرآورد 94 نیز برای استقلال گل بزند بدون شک بیش از همیشه در دل هواداران استقلال جای خواهد گرفت. وریا تاکنون 3 گل برای استقلال به ثمر رسانده که در کمال تعجب مهاجمان استقلال هم نتوانستهاند به اندازه او برای تیمشان گلزنی کنند. بیشک گل دوباره وریا در دربی برای هواداران این باشگاه رنگ و بوی دیگری خواهد داشت و محبوبیت این بازیکن را افزایش خواهد داد.
وریا در تمرین دیروز استقلال هم ریکاوری کرد و از امروز با انگیزههای بیشتر در تمرینات گروهی تیمش شرکت میکند. استقلال هفته آینده رخ در رخ پرسپولیس قرار خواهد گرفت.
دانشگر در پست غیرتخصصی باقی میماند؟
احتمال بازی نادری در شهرآورد کم است
نتایج استقلال در هفتههای اخیر محمود فکری را به سمت حفظ ترکیب تیم برنده خواهد برد. سرمربی استقلال که انتظار ایدهآلترین ترکیب را میکشید حالا به این هدف نزدیکتر شده است. هرچند که او در پست دفاع چپ از بازیکن غیرتخصصی استفاده میکند اما بعید است که سرمربی استقلال در میدان دربی هم بازیکن دیگری را به جای محمد دانشگر راهی میدان کند و به احتمال زیاد مسئولیتهای بازی در دفاع چپ را به دوش این بازیکن محول خواهد کرد. دانشگر هم در بازی با گلگهر و هم در بازی با آلومینیوم اراک در این پست برای استقلال به میدان رفت و نسبتاً عملکرد خوبی داشت. گرچه دانشگر در عملیات هجومی مانند چپ پاهای تخصصی عمل نمیکند اما او در دفاع عصای دست تیمش است و عیار تیمش را در این بخش بالا نگه میدارد. همین ویژگی؛ یعنی موفقیت در عملیات دفاعی سبب میشود تا او در دربی هم در همین پست بازی کند. البته دانشگر در گلزنی هم استعداد بالایی دارد. او در دربی قبل توانست دروازه پرسپولیس را باز کند که همین پیشینه گلزنی به مدافع استقلال کمک میکند تا همچنان در ترکیب اصلی باقی بماند. این وضعیت در نهایت موقعیت محمد نادری در ترکیب استقلال را به چالش خواهد کشید. بازیکنی که روز گذشته در کارهای تاکتیکی تیمش نیز شرکت کرد تا نوید حضور در بازی بزرگ هفته آینده را بدهد. با وجود این اما بعید است نادری در ترکیب اصلی استقلال به کار گرفته شود. در واقع این بازیکن به دربی میرسد و حتی میتواند در ترکیب اصلی هم به میدان برود اما تصمیم محمود فکری بر آن خواهد بود که ترکیب برنده را تا حد زیادی حفظ کند و تیمش را در عالیترین شرایط ممکن به این بازی برساند. تنها تغییری که در ترکیب اصلی استقلال محتمل به نظر میرسد این است که آرش رضاوند به جای فرشید اسماعیلی در ترکیب اصلی قرار بگیرد. رضاوند که در بازی با آلومینیوم نیز سکونشین بود برای این بازی در ترکیب اصلی خواهد بود و اسماعیلی از ترکیب بیرون خواهد رفت تا استقلال به لحاظ تاکتیکی و انتخاب ترکیب با کمترین ریسک ممکن وارد دربی 94 شود. هرچند که نباید از این مهم غافل شویم که بازیکنی همچون نادری میتواند یک تعویض قابل توجه برای فکری باشد تا جناح چپ تیمش را تقویت کند. نادری حتی میتواند در پست هافبک چپ نیز برای استقلال به میدان برود اما به عنوان بازیکن تعویضی چون فکری برای این پست هم بازیکن اصلی تیمش را شناخته است.
تکمله: نباید غافل شد که هرویه میلیچ نیز یکی از گزینههای اصلی در جناح چپ خواهد بود اما اتفاقات روزهای اخیر شانس او را برای بازی در ترکیب استقلال حتی به شکل تعویضی کم خواهد کرد.
پاکدل: استقلال نیمه اول مقابل ما زانو زده بود
حامد پاکدل وینگر تهاجمی تیم آلومینیوم اراک از نحوه قضاوت داور بازیشان مقابل استقلال به شدت ناراضی است و او را دلیل اصلی باخت تیمش معرفی میکند و معتقد است اگر داور پنالتی دقیقه یک را به سود تیمشان میگرفت شاید جریان بازی متفاوت میشد.
در طول بازی شدیداً معترض بودی، چرا این همه اعتراض داشتی؟!
بله، معترض بودم چون در دقیقه یک عارف غلامی روی یک پاس رو به عقب اشتباه کرد و مجبور شد روی من خطای پنالتی انجام دهد و مچ پایم را زد که صددرصد خطای پنالتی بود. پنالتی که اگر گرفته میشد، شاید نتیجه و شکل بازی عوض میشد اما متأسفانه داور این شانس بزرگ را از تیم ما گرفت.
در یک صحنه دیگر هم شدیداً به داور معترض بودید!
بله، در یک صحنه دیگر هم دیاباته در درون هجده قدم تیمشان هندبال بازی کرد. دوربینها هم از صد متری خطای هند مسلم دیاباته را به تصویر کشیدند اما نمیدانم چرا داور که در چند قدمی این صحنه بود، آن خطای هند واضح را پنالتی نگرفت. دو پنالتی صددرصد را به سود ما نگرفتند. در حق تیم شهرستانی واقعاً ظلم میشود.
بعد از اینکه در دقیقه یک اعتقاد داشتی روی تو پنالتی شده و با داور صحبت کردی، جواب داور به اعتراضت چه بود؟
فقط داور به من گفت: «صحبت نکن! چه میگویی؟» و با لحنی بد مرا از ادامه اعتراض منصرف کرد. واقعاً نمیدانم چرا داوری با ما اینچنین کرد و به نظرم نتیجه درون زمین رقم نخورد. چه کسی میخواهد حق ما را بدهد؟ با تیم شهرستانی مانند ما هر کاری را که میخواهند به راحتی انجام میدهند و داوری بسیار کمتجربه را برای بازی مهمی مانند بازیمان با استقلال تعیین میکنند که متأسفانه دو پنالتی صددرصد را برای ما نمیگیرد و وقتی با او قصد صحبت داریم به بدترین شکل با ما حرف میزند. در چند بازی ما شاهد بودیم، داوران پشت دروازه به داد تیمها رسیدند اما در بازی ما مقابل استقلال داوران پشت دروازه هم هیچ کمکی به ما نکردند تا همهگونه متضرر شویم. شاید تا زمانی که کمک داور ویدئویی وارد داوری و فوتبال ما نشود چنین قضاوتها و اشتباهات فاحشی را شاهد باشیم. تکنولوژی که واقعاً برای فوتبال خیلی ضروری است اما واقعاً نمیدانم چرا هیچ خبری از آن نیست و هیچ اقدام جدی هم برای آن نمیشود.
با توجه به جریان بازی و فرصتهای خلق شده، باخت را حق تیمتان نمیدانی؟
استقلال در نیمه اول همان تک موقعیت را توسط امیرارسلان مطهری داشت که تبدیل به گل کرد. در حالی که پنالتی ما گرفته نشد و ما چند موقعیت هم خلق کردیم که دروازهبان استقلال خیلی خوب آنها را مهار کرد. با این وجود معتقدم استقلال نیمه اول مقابل ما زانو زده بود و فوتبالی هیچ حرف خاصی مقابل ما نداشت اما متأسفانه در روزی باختیم که مستحق شکست نبودیم و وقتی تیمی مانند ما میبازد، همه چیز به هم میریزد و شرایط برایمان واقعاً سخت میشود.
عجیب است که سرمربیتان هم اعتراض شدیدی به داور در صحنههایی که معتقد به پنالتی بودید، نداشت؟!
سرمربی ما معترض شد و به داور چهارم و داور وسط اشتباهشان را گوشزد کرد اما آنها توجهی نکردند. سرمربی ما هم نمیتوانست اعتراض شدید داشته باشد چون داور کار خودش را میکرد و خیلی راحت سرمربیمان را اخراج میکرد. اصلاً در چنین شرایطی یک تیم خیلی اذیت میشود و با ناداوری که در حق تیم ما شد، دیگر چه کسی میخواهد حق تیم ما را بگیرد و امتیازی را که به راحتی از دست دادیم، جبران کرده و به ما برگرداند. متأسفانه همه چیز تمام شد و رفت و اعتراض ما هم هیچ فایدهای نخواهد داشت چون امتیاز دیگر برنمیگردد.
گزارش بازی
ذوبآهن اصفهان یک- تراکتور ۲
ذوب همچنان در حسرت پیروزی
ذوبآهن اصفهان که تا کنون موفق به کسب پیروزی نشده بود، با انگیزه زیادی مقابل تراکتور به میدان رفت تا این طلسم نبردن را بشکند. در طرف مقابل تراکتور هم که با سرمربیگری مسعود شجاعی، روزهای نسبتاً خوبی را تجربه میکند، تلاش میکند این روند را ادامه دهد. با این انگیزهها، شاگردان رحمان رضایی و مسعود شجاعی مقابل یکدیگر قرار گرفتند تا یک بازی زیبا و تهاجمی را به نمایش بگذارند. تراکتور با وجود اینکه میهمان بود، شروع بهتری داشت و توانست از همان دقایق ابتدایی حملات خوبی روی دروازه حریف تدارک ببیند. این روند ادامه داشت که در نهایت در دقیقه ۲۵ به گل رسید. در این لحظه، ضدحمله تراکتوریها با اکبر ایمانی، محمد عباسزاده و مسعود شجاعی به گل ختم شد. ایمانی توپ را به شجاعی سپرد و او با پاسی دقیق، محمد عباسزاده را صاحب توپ کرد که این مهاجم باتجربه هم توانست به بهترین شکل، این موقعیت را گل کند. با این گل، ذوبآهن سراپا حمله شد تا در بازی خانگی بازنده لقب نگیرد. شاگردان رحمان رضایی تلاش زیادی برای زدن گل داشتند اما واکنشهای خوب محمدرضا اخباری مانع میشد. به این ترتیب نیمه اول به سود تراکتور به پایان رسید. در نیمه دوم همانطور که انتظار میرفت ذوبآهن کار را بهتر شروع کرد تا گل خورده را جبران کند. ذوبیها موقعیتهای خیلی خوبی داشتند که یکی پس از دیگری از دست میرفت. با این حال، شاگردان رحمان رضایی ناامید نشدند و روند خوب خود را ادامه دادند که بالاخره به گل رسیدند. در دقیقه ۷۹ ارسال علی دشتی از سمت راست به محوطه جریمه، با ضربه سر بیدوف همراه شد تا بازی به تساوی کشیده شود. هنوز چند دقیقه از این گل نگذشته بود که یک بار دیگر دروازه شهاب گردان باز شد.
در دقیقه ۸۲ پاس مسعود شجاعی به اکبر ایمانی رسید اما ضربه او را گردان برگرداند که در ادامه عباسزاده دروازه ذوبآهن را بار دیگر باز کرد تا تراکتور برنده میدان باشد.
پیکان ۲- نساجی یک
بدشانسی نساجی ادامه دارد
پیکان پس از شکست مقابل تراکتور که با اشتباهات فردی اتفاق افتاد، در دو بازی اخیرش یک مساوی و یک برد به دست آورده بود و در تلاش بود که در بازی مقابل نساجی ۳ امتیاز خانگی دیگر کسب کند. در مقابل نساجی مازندران که در هفتههای اخیر نتایج خوبی نگرفته بود، سرشار از انگیزه بود تا در این بازی پیروز میدان شود. شاگردان وحید فاضلی که در بازی با پرسپولیس هم نشان دادند خیلی خوب کار میکنند و کمی بدشانس هستند، در مقابل پیکان هم شروع خوبی داشتند و توانستند خیلی زود به گل برسند. در دقیقه ۷ پاس بلند بازیکن نساجی به پشت مدافعان پیکان موقعیت خوبی برای کریم اسلامی فراهم کرد تا این مهاجم با ضربه چیپ گل اول بازی را به ثمر برساند. بعد از این گل، شاگردان مهدی تارتار خیلی حمله و تلاش کردند تا بازی را به تساوی بکشانند اما موفق نبودند تا نیمه اول به سود نساجی به پایان برسد. در نیمه دوم همانطور که تصور میشد پیکان بهتر کار کرد تا گل خورده را جبران کند. این تیم حملات زیادی تدارک دید که در نهایت در دقیقه ۵۷ به گل رسید. در این لحظه، ارسال توپ از جناح چپ به ابراهیم صالحی رسید که شوت روی پای او به زاویه مخالف دروازه نساجی پس از برخورد به تیرک تبدیل به گل شد. با این گل بازی کمی متعادل شد اما باز هم حملات میزبان زهردارتر بود که در دقیقه ۸۳ گل دیگری برای پیکان رقم خورد. در این لحظه، ارسال امین درویشی از سمت راست به فرزاد حاتمی رسید که او هم با یک ضربه سر زیبا، گل دوم پیکان را به ثمر رساند. همین گل کافی بود تا نساجی سراپا حمله شود. این تیم موقعیتهای خوبی به دست آورد و در دقیقه ۸۸ روی توپ ارسالی از ضربه ایستگاهی و شوت ریباند از ضربه سر توانست دروازه پیکان را باز کند اما داور مسابقه پیش از این اتفاق، خطای بازیکن نساجی را گرفته بود تا این گل مردود اعلام شود. وحید فاضلی سرمربی و ایزد سیفاللهپور مدیر نساجی هم پس از مردود شدن گل این تیم در لحظات پایانی به داوری اعتراض کردند و هر دو نفر با کارت زرد جریمه شدند اما رأی داور عوض نشد تا در نهایت پیکان ۳ امتیاز ارزشمند را به دست بیاورد.
تلاش های دینا رحمان، ستاره فوتبال زنان
از شکستن رکوردهای گینس تا مبارزه برای برابری حقوق
عشق دینا رحمان به فوتبال او را از انگلیس به مصر، بحرین، تانزانیا و کشورهای دیگر کشانده است. او در سال 2017 با 32 زن از 20 کشور از کوه کلیمانجارو بالا رفت تا با آنها در یک زمین آتشفشانی در ارتفاع 5720 متری فوتبال بازی کند. این زنان 15 تا 55 سال سن داشتند و بین آنها هم ورزشکار آماتور بود و هم حرفهای و آنها رکورد گینس در زمینه بازی فوتبال در ارتفاع بالا را به نام خود ثبت کردند. او در سال 2018 هم از سوی شاهزاده علی به اردن دعوت شد تا در پایینترین نقطه دنیا، یعنی بحرالمیت، در 430 متر پایینتر از سطح دریا فوتبال بازی کند.
او در مجموع پنج رکورد جهانی در اختیار دارد. در دسامبر 2020 بود که او رکورد بیشترین پنالتی گلشده در 24 ساعت را از آن خود کرد. دو رکورد دیگر او به این ترتیب است: حضور در بزرگترین بازی پنجنفره فوتبال که در آن 800 بازیکن در پنج روز به مصاف هم رفتند، از جمله یک بازی هفتساعته که تیم رحمان در طول شب انجام داد و حضور در دیداری 11نفره با بیشترین ملیت حاضر در زمین.
در نگاه اول، رحمان فردی مشتاق به نظر میرسد که دستاوردهای زیادی داشته است. او تبدیل به اولین زنی شد که در اروپا از راه بازی فوتبال کسب درآمد میکند و در سال 2000 اولین دستمزد فوتبال زنان در اروپا را از فولام دریافت کرد. او برای دو تیم ملی انگلیس و بحرین بازی کرده است. رحمان 37ساله که همچنان بازیکن تیم ملی بحرین است، حالا آکادمی خودش را دارد که با همسرش، پل آن را اداره میکند. او در دوران بازیاش به باشگاهها کمک کرده آکادمیهایشان را پرورش دهند. رحمان در بحرین زندگی میکند. او از سال 2010 که به این کشور رفت، لیگ زنان را راهاندازی کرد و تیمهای کشورهای همسایه را دعوت کرد. او در سال گذشته هم تصمیم گرفت به لندن برود تا در اولتراماراتن لندن تا برایتون شرکت کند.
کمتر کسی حاضر میشود 24 ساعت پشت سر هم پنالتی بزند اما رحمان از این کار دو انگیزه داشته است. او در سطح شخصی، همیشه دوست دارد فراتر از گذشته برود. خود او گفته که همیشه به دنبال این است که ماجراجویی بعدیاش را آغاز کند اما انگیزه دیگر او مهمتر است. رحمان در کنار اعضای سازمان غیرانتفاعی «زمین بازی برابر» میخواهد به زنان و دختران نشان دهد که از پس هر چالشی برمیآیند.
در جریان 24 ساعت پنالتی زدن او، سازمان «زمین بازی برابر» سخنرانیهایی در زمینه برابری زنان در فوتبال و حمایت از سازمانهای فعال در زمینه ورزش دختران را پخش کرد. این سازمان کارهایی که در این زمینه در دنیا انجام شده را نیز نشان داد.
رحمان متولد فولام در انگلیس است. او در هفتسالگی فوتبال را آغاز کرد و تنها دختری بود که فوتبال بازی میکرد. او با پسران تمرین میکرد تا اینکه کمی بعد، یک تیم دختران به راه افتاد و او در آن بازی کرد. رحمان میگوید: «به نظرم این موضوع باعث شد که رشد من سریعتر اتفاق بیفتد. من باید محکم و قوی بازی میکردم. خوشبختانه خوب بودم و پیشرفت کردم.»
رحمان در دوران بازیاش یک بار دچار مصدومیت رباط صلیبی شد و به همین دلیل موقتاً بازی را کنار گذاشت و به مربیگری در آرسنال پرداخت. او سپس برای پنج روز به بحرین رفت. در آنجا بود که به او پیشنهاد هدایت آکادمی شد و او با همسرش، پل به این کشور رفت. او در ابتدا تنها دو دختر را آموزش میداد، تا اینکه در عرض چند سال، تعداد شاگردانش به 100 نفر رسید. او و همسرش در نهایت آکادمی تکرز را راهاندازی کردند که هشت شعبه دارد، 10 نفر به صورت تماموقت برایشان کار میکنند و بیش از 200 دختر در آن حضور دارند.
او این مسئولیت را برای خود قائل است که الگوی دختران باشد و به همین دلیل بود که به سراغ ثبت رکوردهای گینس رفت. او در ابتدا میخواست رکورد 24 ساعت پنالتی زدن متعلق به یک تیم باشد اما به دلیل شیوع ویروس کرونا، مجبور شد تنها این کار را انجام دهد. رکورد جهانی بیشترین پنالتی گلشده در 24 ساعت 1111 ضربه بود و یک رکورد غیررسمی با 2075 پنالتی هم وجود داشت. او در عرض چهار ساعت، رکورد رسمی را شکست و چند ساعت بعد، رکورد غیررسمی را هم جابهجا کرد. همسرش به او پیشنهاد داد که به خانه برود و بخوابد اما او قصد رفتن نداشت و در نهایت به آمار 7876 پنالتی گلشده رسید.
رحمان نمیخواهد این آخرین رکورد او باشد. از او سؤال شد که آیا رکورد بعدیاش فوتبال روی کره ماه است و او گفت: «راستش این ایده خوبی است!»
منبع: ESPN
آنچه تختی را جاودانه کرد
«زنده» ابدی
سرمقاله
وصال روحانی
در مورد چگونگی درگذشت غلامرضا تختی که امروز سالگرد فوت وی است، نظرات متفاوتی عرضه شده است. بسیاری میگویند رژیم شاه مخلوع که چشم دیدن وی و محبوبیت عظیم او را نداشت، وی را کشت و با اینکه شکی در مورد نفرت شدید درباریها از جهان پهلوان وجود ندارد اما بعضیها نیز میگویند برخی نامرادیها در زندگی خانوادگی و خصوصی تختی و غم ناشی از پایان دوران قهرمانی او را به سمت و سوی نیستی سوق داد. هر یک از دیدگاههای فوق را بپذیریم، فرقی در این واقعیت بزرگ و در مهمترین قسمت قضیه به وجود نمیآید و آن، «زنده» بودن ابدی «آقاتختی» است و وی را باید «مانا»ترین مرد تاریخ ورزش ایران دانست. تختی در دورهای به کارهای سیاسی پرداخت که سواد اجتماعی اغلب ورزشکاران دیگر اندک و به تبع آن گرایش آنان به کارهای سیاسی برابر با صفر بود و وی در زمانهای از خود گذشت و وقف دیگران شد که خودپسندی در ورزش ایران همانند امروز حرف اول را میزند.
به فلان کشتیگیر مطرح زمان پیشنهاد عضویت در مجلس منحوس شورای ملی را دادند و وی پذیرفت تا منافع بیشتری ببرد و به تحتی پیشنهادات پرصرفهتری شد تا به گمان آنها، سر به راه شود و مقابل اهریمنان زمان نایستد و او هرگز نپذیرفت. تختی «مرد مردم» و قهرمان کوچه و خیابانها ستاره زندگی مردمانی بود که یک قهرمان واقعی و حقجو را میطلبیدند و تا قبل از ظهور تختی هرچه بیشتر میگشتند، کمتر چنین متاعی را مییافتند.
خوشی تختی، در خوشی دیگران نهفته بود. همه میدانستند او چیز زیادی ندارد اما چون مردم دسته به دسته به وی روی میآوردند تا حلال مشکلاتشان باشد، او همان پول اندک را صرف تحقق آرزوی دیگران میکرد. مغازه گلفروشی یکی از دوستان، پاتوق تختی و بهتر بگوییم میعادگاه دیدار وی با عشاق آزادگی بود. عریضه مردم به آقاتختی نه کتبی بلکه از ته دل و کلامی بود. آنها از او میخواستند با آشنایانش در اینجا و آنجا صحبت کند و گره کارشان را بگشاید و تختی چنین میکرد. کار به جایی کشید که «دخل» آن مغازه هم صرف بهبود امور مردم نیازمند شد و با اینکه همراهان تختی بارها وی را از این دست و دلبازیها پرهیز دادند، او هرگز از این طریق خارج نشد. او بعضی شبها بی «شام» خوابید تا سفره دیگران رونق لازم را داشته باشد. تختی حتی به جامعه سینما که دوست داشت «عزیز اصلی»وار از وی بهره گیرد یا او را به یک «فردین» ثانوی تبدیل کند، نه گفت و بر این باور بود که اگر ستاره سینما شود، دیگر مردمی نیست و اگر مردمی نباشید، هیچ نیستید.
حجم کمکهای علی دایی به زلزلهزدگان دو سال و اندی پیش کرمانشاه چند برابر کمکهای جهان پهلوان به آسیبدیدگان زمینلرزه بوئین زهرا بود اما چون تختی اولین قهرمان بزرگی بود که چنین راهی را گشود و قهرمانان ورزشی را منجی مردم مصیبت دیده جلوه داد، هیچیک از کمکهای بعدی و حتی سیل کمکهای مؤمنانه رسول خادم و یارانش طی یک سال اخیر یا مساعدتهای هر از چند گاه محمدرضا طالقانی به نیازمندان به اندازه اقدام تختی اثرگذار نبوده است. تحتی یاد داد که ابتدا باید انسان و به فکر سایرین بود و مدالهای جهانی رفتنیاند و آنچه ماندنی است، دستگیری از طبقات محتاج است.
طبقاتی که رژیم ستمکار شاه خائن آنها را نگونبخت کرده و طبقات مرفه درباری و روشنفکران وابسته را به خیال خود وی به طبقه حاکم تبدیل کرده بود. تختی با کارها و ابتکارهایش مقابل چنان افکاری ایستاد و شاه را روسیاه و مردم را سربلند کرد و به هر مکانی پا گذاشت، شور امید را در آنجا جاری کرد. او برای مردم کشتی گرفت و برای شادی آنها حتی از سلامتی خود گذشت و در روزهای دوری از فرم ایدهآل نیز دل آنها را که قهرمان ابدی خویش را همچنان در میدان میجستند، نشکست. همنسلیهای تختی میدانند او به چه نعماتی نه گفت تا به قهرمانیهای بسیار ارزشمندتری حتی بالاتر از کسب طلای المپیک 1956 برسد و آن افتخار، با مردم زیستن و تنفس برای نفس بخشیدن به سایرین بود. چنین مردانی هرگز نمیمیرند حتی اگر شاه سیاهدل و دربار فاسد چنان عرصه را بر وی تنگ کرده باشند که او در گوشه هتلی مهجور در تهران آنطور غریبانه از جمع ما پرواز کند و البته به اسطوره ابدی ورزش و شاید کل زندگی ما تبدیل شود و جاودانه گردد.
منچستریونایتد- منچسترسیتی، ساعت 23:15
سکوی پرش سولشر
مارک آگدن
منچستریونایتد بیشتر سالهای یک دهه اخیر را زیر سایه منچسترسیتی بوده. قهرمانی جام حذفی سال 2011 اولین از 11 جام معتبری بود که نیمه آبی شهر بعد از 35 سال بیجامی به دست آورد و جذابیتش وقتی بیشتر شد که سیتی با پیروزی برابر تیم سر الکس فرگوسن در نیمهنهایی مسیرش را هموار کرد.
حالا که اوله گونار سولشر تیمش را برای بازی امشب برابر تیم پپ گواردیولا در نیمهنهایی جام اتحادیه آماده میکند، آیا موفقیت در این بازی میتواند نویدبخش شروع یک امپراتوری جدید در اولدترافورد باشد. پیروزی سال 2011 در دربی در ویمبلی نخستین غلبه سیتی بر یونایتد در راه رسیدن به قهرمانی بعد از دهه 70 بود. تک گل یحیی توره در آن بازی نه تنها زمینه پیروزی برابر استوک در فینال را فراهم کرد بلکه مقدمهای شد برای اینکه فصل بعد نخستین قهرمانیشان در لیگ برتر را به دست آورند و یک ذهنیت پیروزی در این تیم شکل بگیرد که تا امروز ادامه یافته است بدون اینکه فروکش کند.
از آن بازی بود که روبرتو مانچینی و تیمش متوجه شدند میتوانند یونایتد را از قله فوتبال انگلیس به زیر بکشند؛ سیتی از آن موقع چهار قهرمانی لیگ به دست آورده در مقایسه با دو قهرمانی یونایتد-که آخرینش در سال 2013 بوده- و در هر یک از هفت فصل اخیر در ردهبندی پایان فصل بالاتر از تیم نیمه قرمز شهر قرار گرفته است.
علاوه بر آن، سولشر فصل گذشته مسئول سه شکست تیمش در نیمهنهایی جامهای مختلف بود و این وظیفهاش را سخت و سنگینتر میکند؛ او باید مردانش را رشد دهد تا در رقابتهای بزرگ زیر فشار کمر خم نکنند و ثابت کنند که میتوانند دوباره قهرمان شوند.
تردیدی نیست که یونایتد تیم قابل احترامی شده و ناکامیهای دو سال اخیر (علاوه بر باختها در نیمهنهایی جام اتحادیه و جام حذفی و لیگ اروپا، در لیگ قهرمانان این فصل پایان بسیار بدی داشت و در مهرماه در خانه به تاتنهام 6 بر یک باخت) را تا حدی جبران کرده و با امتیاز برابر نسبت به لیورپول صدرنشین و با یک بازی کمتر در رده دوم لیگ قرار گرفته است، این یعنی واقعاً امید دارد تا آخر برای قهرمانی بجنگد.
برونو فرناندز از 12 ماه قبل که از اسپورتینگ لیسبون آمده یکی از ستارههای تیم بوده، مارکوس رشفورد به روند رو به رشد خود ادامه داده و یکی از مهاجمان تراز اول اروپا حساب میشود، همینطور در تیم، ثبات شکل گرفته و باور رشد کرده است.
اما پیشرفت باید در یک جایی به نتیجه منجر شود و یونایتد سولشر باید پشت در ایستادن و در زدن را متوقف کند و راهی واقعی برای ورود پیدا کند.
فصل قبل یونایتد در نیمهنهایی جام اتحادیه به سیتی، در جام حذفی به چلسی و در لیگ اروپا به سویا باخت. این تجربه دردناک یادآوری کرد که چطور باشگاه در سالهای اخیر افت کرده و در تضاد کامل با تیم فرگوسن است که در 19 نیمهنهایی اولش در جامهای حذفی داخلی به پیروزی رسید تا اینکه این روند در سال 2005 به وسیله چلسی ژوزه مورینیو در جام اتحادیه به پایان رسید.
سیتی هم بارها در آخرین بازیها فرصت را از دست داده تا بتواند به فرمول پیروزی برسد. باخت در نیمهنهایی جام اتحادیه سال 2010 برابر یونایتد از سوی فرگوسن یک پیروزی مهم ارزیابی شد که بزرگی تیمش را ثابت کرد اما به سیتی انگیزه مضاعف داد برای اینکه اوضاع را به نفع خودش تغییر دهد.
یونایتد باید از ناکامی فصل قبل به عنوان سوخت موتور انگیزه و اراده تیم بهره بگیرد ضمن اینکه بازی امشب چیزی بیشتر از رسیدن به فینال است و پای مقابله با سیتی در یک موقعیت «ببر یا نابود شو» در میان است. سولشر آمار بسیار خوبی برابر گواردیولا دارد، با سه پیروزی، یک تساوی و یک باخت در پنج بازی آخرشان اما آن یک شکست حیاتی بود چون در بازی رفت نیمهنهایی جام اتحادیه، نتیجه 3 بر یک رقم خورد و سیتی حاشیه امنی به دست آورد که باخت یک بر صفر بازی برگشت هم ویرانش نکرد.
یونایتد میتواند به درستی ادعا کند در موازنه قدرت در زمین فوتبال با سیتی تعادل را ایجاد کرده اما اگر قرار باشد تعداد جامها مقایسه شود از سال 2017 که یونایتد در لیگ اروپا قهرمان شد و آخرین جام را به اولدترافورد آورد، سیتی شش قهرمانی به استادیوم اتحاد برده است.
سیتی نشان داده چطور یک برد بزرگ میتواند ماشه موفقیت را بچکاند. حالا نوبت یونایتد است که ثابت کند برنده بالفطره است. بازی امشب فرصتی عالی است برای اینکه گام بعدی را بردارد.
منبع: ESPN
سومین تساوی متوالی و آمار تهاجمی نگرانکننده در آستانه دربی
پرسپولیس، ۳۶ روز بدون برد
پرسپولیس - سپاهان، این بار کمحادثه و کسالتبار
میزبان، بازی را قفل کرد!
گزارش
آرمن ساروخانیان @armen7791
بازی پرسپولیس – سپاهان که معمولاً جذاب و پرگل بود، این بار سرد و کمحادثه از آب در آمد. در سیزده بازی اخیر دو تیم در لیگ برتر این تنها دومین تساوی بدون گل محسوب میشود. بخش زیادی از قفل شدن بازی را میتوان به دلیل چیدمان پرسپولیس دانست که بر خلاف اکثر بازیهای دو فصل اخیر با یک مهاجم بازی کرد. عبدی و رمضانی، دو مهاجم پرسپولیس در لیگ بیستم آمار گل ضعیفی دارند و گلمحمدی تصمیم گرفته بود با وحید امیری به عنوان تک مهاجم بازی کند. مهمتر از آن کادر فنی پرسپولیس با سه هافبک میانی میخواست بازیسازی سپاهان که در سه بازی گذشته 9 گل زده بود را مختل کند و در رسیدن به این هدف موفق بود. نیمه اول بیشتر به درگیریهای میانه زمین گذشت. دو تیم تلاش میکردند با پاسهای کوتاه موقعیت بسازند، ولی پاسهای اشتباه پرشمار هافبکها حملات را نیمهکاره میگذاشت. در نیمه دوم فشردگی بازی کمی کمتر شد و یخ بازی شکست. پرسپولیس در شروع این نیمه برتری نسبی داشت و نیازمند دو بار مجبور به واکنش شد. با گذشت زمان بازی متعادل شد و سپاهان با تعویضهایش توانست بازی را در اختیار بگیرد. در دقایق پایانی توپ بیشتر روی دروازه پرسپولیس بود و این بار نوبت حامد لک بود که با واکنشهایش دروازه پرسپولیس را بسته نگه دارد.
شهباززاده که با 8 گل زده بهترین گلزن این فصل سپاهان است و با مصدومیت کیروش استنلی به نوک حمله رفت، دو فرصت خوب داشت که شاید در صحنه اول پاس میتوانست گزینه بهتری از ضربه باشد. سروش رفیعی هم یک بار چیزی نمانده بود که دروازه تیم سابقش را باز کند که ضربه قوسدارش با اختلاف کمی از کنار دروازه بیرون رفت. در نهایت میتوان گفت که مهرههای تهاجمی دو تیم روز خوبی نداشتند و بهترین بازیکنان زمین را باید دروازهبانها و کاپیتانهای دو تیم، حسینی و گولسیانی دانست که در بسته نگه داشتن دروازهها موفق بودند.
این سومین تساوی پرسپولیس بعد از فینال آسیا و پنجمین تساوی در هفت بازی لیگ است تا هواداران را در آستانه شهرآورد نگران کند. پرسپولیس در دو تساوی قبلی مقابل نساجی و ذوبآهن توانسته بود یک گل بزند، ولی با فرمول جدید گلی نزد و ضعف خط حمله بزرگترین مشکل این تیم در آستانه بازی با استقلال محسوب میشود. پرسپولیس در 7 بازی لیگ تنها 6 گل زده و با متوسط کمتر از یک گل زده در هر بازی آمار تهاجمی ضعیفی دارد.
گلمحمدی وقتی از گل زدن مهاجمانش ناامید شد، تصمیم گرفت با یک مهاجم بازی کند، ولی در این فرمول هم تیمش نتوانست فرصتهای زیادی بسازد. این روش تنها در صورتی مؤثر خواهد بود که هافبکهای هجومی تیم، پهلوان، عالیشاه و نوراللهی به خط حمله اضافه شوند، ولی این اتفاق در بازی با سپاهان چندان دیده نشد و پرسپولیس به ندرت بیشتر از یک یا دو نفر در محوطه جریمه حریف داشت.
کادر فنی پرسپولیس حالا یک هفته فرصت دارد تا برای بازی با استقلال به دنبال راه حل باشد. بازگشت به چیدمان 2-4-4 ممکن است به قیمت از دست رفتن میانه زمین مقابل استقلال تمام شود، ولی از طرف دیگر بازی با روش جدید امکان رسیدن به دروازه رقیب قدیمی را به حداقل میرساند.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو
کلیه حقوق قانونی این سایت متعلق به «ایران ورزشی» بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلا مانع است.
مجری :
شرکت نوآوران تارنماگستر